■ حجّ

 سوره، بیست‌ودومین سوره قرآن كریم در ترتیب مصحف، و یكصد و سومین سوره در ترتیب نزول. این سوره پس از سوره نور و پیش از سوره منافقون نازل شده است (مقدمتان فى علوم القرآن، ص 12، 15؛ زركشى، ج 1، ص 94؛ رامیار، ص 585) و 78 آیه دارد (براى آراى دیگر رجوع کنید به طبرسى، ج 7، ص 109؛ سیوطى، 1363ش، ج 1، ص 236). در مكى یا مدنى بودن آن میان مفسران اختلاف هست. برخى كل سوره را مدنى دانسته و آیات 19 تا 24 یا 52 تا 55 آن را مكى شمرده‌اند (رجوع کنید به طوسى، ج 7، ص 287؛ ابوالفتوح رازى، ج 13، ص 292؛ ثعالبى، ج 2، ص 392؛ ابن‌عادل، ج 14، ص 3). عده‌اى نیز تمام سوره را، به جز آیات 19 تا 24 آن، مكى دانسته‌اند (رجوع کنید به زمخشرى، ج3، ص141؛ فخررازى، ج23، ص 3؛ نظام‌الاعرج، ج 5، ص 161؛ نیز براى آراى دیگر رجوع کنید به ابن‌عطیه، ج 11، ص 173؛ طباطبائى، ج 14، ص 338). به نظر می‌رسد منشأ اصلى این اختلاف، تفاوت ملاكهاى تعیین مكى و مدنى بودن سوره‌ها در میان مفسران (رجوع کنید به سیوطى، 1363ش، ج 1، ص 37ـ38، 68ـ70) و وجود موضوعات متنوع در این سوره است (رجوع کنید به ابن‌عاشور، ج 17، ص 183ـ185). گفته‌اند كه پنج آیه از این سوره نسخ شده است (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌سلامه، ص 127ـ128؛ ابن‌حزم، ص 46؛ میبدى، ج 6، ص 329)، اما به نظر می‌رسد كه این گفته صحیح نیست (رجوع کنید به معرفت، ج 2، ص 371ـ374). سبب نام‌گذارى این سوره به حج، امر خدا به ابراهیم علیه‌السلام ــو بنابه قولى پیامبر اسلام صلی‌اللّه‌علیه‌و آله ــ براى دعوت عمومى مردم به حج در آیه بیست‌وهفتم و بیان برخى مناسك و احكام حج در آیه‌هاى بیست‌وپنجم تا سی‌وهفتم است؛ در تقسیم‌بندى سوره‌ها، این سوره را در شمار مَثانى (رجوع کنید به سوره*) آورده‌اند (رجوع کنید به سیوطى، 1363ش، ج 1، ص 224؛ رامیار، ص 595).

 

سوره حج با ذكر عظمت قیامت خطاب به همه مردم و ترسیم صحنه‌اى هول‌انگیز از آن آغاز می‌شود. سپس به بیان اوصاف و سرنوشت مؤمنان و گروههایى از كافران می‌پردازد : گروه اولِ كافران كسانی‌اند كه بدون هیچ دانشى درباره صفات و افعال خدا، مجادله و از هر شیطان سركشى پیروى می‌كنند و عاقبت، همان شیطان آنان را به عذاب آتش می‌كشاند. گروه دوم نیز، بدون آگاهى و بی‌هیچ رهنمود و كتاب روشنگرى، به منظور گمراه كردن دیگران از مسیر حق، به جدال درباره خدا برمی‌خیزند. اینان كه رؤساى مشركان‌اند، در نهایت به خوارى دنیا و عذاب آخرت گرفتار خواهند شد. گروه سوم نیز خدا را به زبان و در ظاهر می‌پرستند، چنان‌كه با رسیدن خیرى آرامش می‌یابند و با مصیبت و رنجى از خدا روى می‌گردانند؛ این عده نیز در دنیا و آخرت زیان‌كارند. درمقابل این سه گروه، مؤمنان قرار دارند كه خداوند سرانجام، آنان را به جایگاهى نیكو وارد می‌كند (رجوع کنید به آیه‌هاى 3ـ16؛ طباطبائى، ج 14، ص 342، 351).

 

براى آیه نوزدهم این سوره، اسباب نزول متعددى گفته شده و به‌خصوص عبارت «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَبوا فى رَبِّهِم...» در این آیه، تفسیرهاى گوناگونى شده است. از جمله اینكه این آیه در شأن سه نفر از مسلمانان (حمزةبن عبدالمطلب، عبیدةبن حارث و علی‌بن ابی‌طالب) و سه نفر از كفار (عُتبة بن ربیعه، شَیبة بن ربیعه و ولیدبن عُتْبه)، كه در جنگ بدر با یكدیگر مبارزه كردند، نازل شده است (رجوع کنید به طبرى، ذیل آیه؛ واحدى نیشابورى، ص 216ـ217؛ فخررازى، ذیل آیه)؛ اما ظاهرآ معناى آیه عام و منظور از آن خصومت مؤمنان و كافران، با وجود تفاوت آرا در میان هریك از دو گروه، است. شاهد این مطلب آیه قبل از آن است كه طبق آن، موجودات به دو گروه تقسیم شده‌اند: گروهى كه بر خدا سجده می‌كنند و اهل توحید و اطاعت از او هستند و گروهى كه اهل شرك و معصیت‌اند و مشمول عذاب خداوند می‌شوند. شاهد دیگر، آیات بیستم تا بیست‌وچهارم هستند كه عاقبتِ این دو گروه را در بهشت و جهنم وصف می‌كنند (رجوع کنید به طبرى، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به طبرسى؛ ابن‌عاشور؛ طباطبائى، ذیل آیه).

 

آیه‌هاى بیست‌وپنجم تا سی‌وهفتم این سوره به مطالبى درباره مسجدالحرام و نخستین تشریع حج و برخى احكام حج اختصاص دارد. وجوب حج و احكامى نظیر طواف خانه خدا و قربانى كردن در مناسك حج، از جمله مسائلى است كه مفسران و فقیهان از این آیات استنباط كرده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به طوسى؛ ابن‌عربى مالكى، ذیل آیات؛ فاضل مقداد، ج 1، ص 312ـ315؛ زحیلى، ذیل آیات؛ براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به حج*). به‌علاوه، مفسران درباره مخاطب فعل امر در عبارت «و اذّن فی‌الناس بالحج...» در آیه بیست‌وهفتم اختلاف دارند. بیشتر مفسران مخاطب آن را حضرت ابراهیم و برخى پیامبر اسلام دانسته‌اند (طبرسى؛ فخررازى، ذیل آیه)، ضمن آنكه طبق حدیث معاویة بن عمار از امام صادق علیه‌السلام این آیه در سال دهم هجرت نازل شد و در پى آن پیامبر فرمان داد تا اعلام حج كنند (كلینى، ج 4، ص 245).

 

آیه سی‌ونهم این سوره نخستین آیه‌اى است كه در باب جهاد نازل شده است (آلوسى، ذیل آیه، براى آگاهى از آراى دیگر رجوع کنید به همانجا). در آغاز اسلام كه مشركان مكه مسلمانان را به شدت آزار و شكنجه می‌كردند، مسلمانان مرتبآ از این مسئله نزد پیامبر شكایت می‌كردند و پیامبر آنان را به صبر فرامی‌خواند از آنرو كه هنوز مأمور به جهاد و مبارزه نشده است، تا اینكه پس از هجرت، این آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه دارد جهاد و در برابر مشركان از خود دفاع كنند (طبرسى؛ فخررازى؛ قرطبى؛ طباطبائى، ذیل آیه؛ قس طبرى؛ سیوطى، 1421، ذیل آیه كه اسباب نزول دیگرى براى آیه ذكر كرده‌اند). در آیه چهلم، حفظ جامعه دینى از شر دشمنان، به مثابه حكمت تشریع جهاد بیان شده است، به گونه‌اى كه اگر خدا دفع برخى مردم را به دست برخى دیگر مقرر نمی‌كرد، اثرى از عبادتگاههاى هیچ دینى بر روى زمین باقى نمی‌ماند؛ اگرچه ممكن است معناى آیه اعم از جهاد و بیانگر سنّت جارىِ دفاع از خود در میان انسانها باشد (براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به طباطبائى؛ فضل‌اللّه، ذیل آیه). در این آیه، واژه صَلَوات (جمع صلوة)، كه به كنیسه‌هاى یهودیان اشاره دارد، برخلاف كاربرد گسترده آن در قرآن (رجوع کنید به سیوطى، 1363ش، ج 2، ص 148ـ149)، به معناى محلهاى خواندن نماز به‌كار رفته است (زمخشرى؛ طبرسى، ذیل آیه).

 

در آیات بعدى، به منظور تسلاى خاطر و زدودن اندوه از پیامبر اسلام صلی‌اللّه‌ علیه ‌و آله ‌و سلم (آلوسى، ج 17، ص 165؛ طباطبائى، ج 14، ص 387)، از تكذیب پیامبران از سوى امتهاى پیشین و پیامدها و عذابهاى دنیوىِ تكذیب آنان سخن می‌رود و در ادامه، جنبه اِنذار در رسالت پیامبر گرامى اسلام و سرانجامِ دو گروه مؤمن و كافر بیان می‌گردد (رجوع کنید به آیه‌هاى 42ـ51).

 

روایاتِ سببِ نزول آیه پنجاه و دومِ سوره حج، آن را با افسانه غَرانیق مرتبط كرده‌اند كه بحثهاى فراوان كلامى درباره وحى در پى داشته است. بر پایه این روایات، شیطان در وحى آیاتى از سوره نجم دخالت كرد و عباراتى در مدح بتهاى اهل مكه بر زبان پیامبر اكرم جارى ساخت و پیامبر پس از آگاهى از این امر بسیار اندوهگین شد؛ ازاین‌رو، به منظور تسكین اندوه پیامبر، آیه 52 سوره حج نازل شد و به وى اطمینان داد كه خدا القائات شیطان را باطل می‌كند (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 1، ص 205؛ طبرى، ذیل آیه؛ واحدى نیشابورى، ص 217ـ218)؛ اما بسیارى از مفسران و متكلمان، با توجه به اصولى چون عصمت، یا این روایات را ساختگى دانسته‌اند (براى نمونه رجوع کنید به طبرسى؛ فخررازى؛ طباطبائى، ذیل آیه) یا به فرضِ صحت روایات، آنها را تأویل كرده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به علم‌الهدى، ص170ـ173؛ قرطبى، ذیل آیه). برخى منابع شیعى روایت دیگرى در مورد سبب نزول این آیه ذكر كرده‌اند (رجوع کنید به فیض كاشانى؛ حویزى، ذیل آیه). برخى مفسران از عطف واژه نبى به رسول در این آیه، استنباط كرده‌اند كه رسالت و نبوت دو امر متفاوت با یكدیگرند (رجوع کنید به زمخشرى؛ فخررازى؛ طباطبائى، ذیل آیه).

 

آیات پنجاه‌وپنجم تا پنجاه‌ونهم مجدداً به مسئله معاد و بیان عاقبت كافران و مؤمنان بازمی‌گردد. در این آیات، كسانى كه در راه خدا از مكه به مدینه هجرت كرده و كشته شده یا مرده‌اند، به رزقى نیكو و جایگاهى پسندیده وعده داده شده‌اند. آیه شصتم نیز دلالت بر آن دارد كه خدا مؤمنان را براى معامله به مثل در برابر اهل ظلم یارى می‌كند. این آیه كه با وعده یارى خداوند، مؤمنان را به جهاد و مبارزه تشویق می‌كند، با آیات سی‌وهشتم تا چهل‌ویكم همین سوره در ارتباط است (رجوع کنید به ابن‌عاشور؛ طباطبائى، ذیل آیه). در ادامه، حقْ بودنِ خداوند و باطل بودن همه معبودانِ مشركان و نیز نشانه‌هایى از قدرت خدا ذكر می‌گردد (رجوع کنید به آیه‌هاى 62ـ66).

 

در آیه هفتادوسوم، همه مردم به گوش دادن مَثَلى فراخوانده می‌شوند. اگرچه ممكن است در نگاه نخست مَثَلى در این آیه دیده نشود (براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به زمخشرى؛ فخررازى، ذیل آیه)، آیه بیانگر آن است كه معبودان دروغین، حتى اگر دست به دست یكدیگر دهند، از آفرینش موجود كوچكى مانند مگس نیز ناتوان‌اند و بالاتر آنكه اگر این مگس چیزى از آنان برباید، قادر به پس گرفتن آن نیستند. عبارت «... ضَعُفَ الطّالِبُ وَ الْمَطلوب»، كه مراد از آن در این آیه ناتوانى بتان و بت‌پرستان است (رجوع کنید به قرطبى، ذیل آیه)، در حكم مَثَل سایر درآمده است و براى اشاره به ناتوانى دو چیز یا دو كس كه به یكدیگر ارتباط دارند، به‌كار می‌رود (حكمت، ص 74، 241؛ نیز رجوع کنید به سیوطى، 1363ش، ج 4، ص 52).

 

آیه هفتادوهفتم، مؤمنان را به چند چیز فرمان می‌دهد : «اِرْكَعوا وَاسْجُدُوا» كه مراد از آن اداى نماز است؛ «اُعْبُدوا رَبَّكُم» كه منظور از آن انجام دادن سایر عبادات مانند حج و روزه است؛ و «اِفْعَلوا الْخَیرَ» كه مراد از آن عمل به دیگر احكام شرعى و رعایت اصول اخلاقى در برخورد با مردم است كه برپا داشتن آنها صلاح فرد و جامعه را ضمانت می‌كند. بنابراین، این آیه اجمالا همه دستورهاى اسلام را شامل می‌شود (ابن‌عاشور؛ طباطبائى، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به طبرسى؛ فخررازى، ذیل آیه).

 

در آیه پایانى سوره حج، ابراهیم علیه‌السلام پدر مسلمانان خوانده شده و آمده است كه خدا امت مسلمان را قبل از نزول قرآن و نیز در قرآن «مُسلمین» نامیده است (ابن‌عاشور؛ طباطبائى، ذیل آیه؛ قس فخررازى، ذیل آیه). این آیه با توجه به ذكر عبارت «ما جَعَلَ عَلَیكُم فِی‌الدّینِ مِنْ حَرَجٍ» در آن، از مهم‌ترین مستندات قرآنىِ قاعده فقهى لاحَرَج* در میان فقهاست (رجوع کنید به موسوى بجنوردى، ج 1، ص 209ـ210؛ مكارم شیرازى، ج 1، ص 162ـ164). سوره با امر به اقامه نماز و پرداخت زكات و اعتصام به خدا و نیز بیان ولایت و نصرت او پایان می‌یابد.

 

سوره حج را از سوره‌هاى عجیب قرآن دانسته‌اند، زیرا در آن آیات مكى و مدنى، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، سفرى و حضرى و غیر آنها جمع شده است (رجوع کنید به قرطبى، ج 12، ص 1؛ سیوطى، 1363ش، ج 4، ص 154ـ155). ابن‌تیمیه (ج 5، ص 219) این سوره را دربردارنده منازل سیرالی‌اللّه دانسته، چنان‌كه در آن توحید و حكمت و موعظه آمده و به‌طور موجز به همه واجبات و مستحبات دین اشاره شده است. بنابر روایتى از پیامبر اكرم، این سوره به دلیل وجود دو سجده در آن، بر سوره‌هاى دیگر برترى یافته است (رجوع کنید به قرطبى، همانجا). برخى فضائل و آثار و پاداشهاى تلاوت این سوره در احادیث و كتابهاى تفسیر آمده است (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌بابویه، ص 107؛ طبرسى، ج 7، ص 109؛ سیوطى، 1421، ج 6، ص 5؛ آقانجفى، ص 91).

 

منابع : علاوه بر قرآن؛ محمدتقی‌بن محمدباقر آقانجفى، خواصّ الآیات و خواصّ تمامى سوره‌هاى قرآن كریم، بمبئى 1299، چاپ افست تهران 1345ش؛ محمودبن عبداللّه آلوسى، روح المعانى، بیروت : داراحیاءالتراث العربى، [بی‌تا.]؛ ابن‌بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، نجف 1972، چاپ افست قم 1364ش؛ ابن‌تیمیه، التفسیر الكبیر، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت 1408/1988؛ ابن‌حزم، الناسخ و المنسوخ فى القرآن الكریم، چاپ عبدالغفار سلیمان بندارى، بیروت 1406/ 1986؛ ابن‌سعد (بیروت)؛ ابن‌سلامه، الناسخ و المنسوخ من كتاب اللّه عزوجل، چاپ زهیر شاویش و محمد كنعان، بیروت 1406/ 1986؛ ابن‌عادل، اللباب فى علوم الكتاب، چاپ عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بیروت 1419/1998؛ ابن‌عاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، تونس 1984؛ ابن‌عربى مالكى، احكام القرآن، چاپ علی‌محمد بجاوى، حلب 1376ـ 1378/ 1957ـ1959، چاپ افست بیروت [بی‌تا.]؛ ابن‌عطیه، المُحَرّر الوجیز فى تفسیرالكتاب العزیز، ج 11، [رباط] 1408/1988؛ ابوالفتوح رازى، روض‌الجنان و روح‌الجنان فى تفسیر القرآن، چاپ محمدجعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ عبدالرحمان‌بن محمد ثعالبى، الجواهر الحسان فى تفسیر القرآن، چاپ ابومحمد غمارى ادریسى حسنى، بیروت 1416/1996؛ علی‌اصغر حكمت، امثال قرآن: فصلى از تاریخ قرآن كریم، تهران 1333ش؛ عبدعلی‌بن جمعه حویزى، كتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم [1383ـ 1385]؛ محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛ وهبه مصطفى زحیلى، التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت 1418/1998؛ محمدبن بهادر زركشى، البرهان فى علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ زمخشرى؛ عبدالرحمان‌بن ابی‌بكر سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ همو، الدر المنثور فى التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت 1421/ 2001؛ طباطبائى؛ طبرسى؛ طبرى، جامع؛ طوسى؛ علی‌بن حسین علم‌الهدى، تنزیه‌الانبیاء، چاپ فاطمه قاضى شعار، تهران 1380ش؛ مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، كنزالعرفان فى فقه القرآن، چاپ محمدباقر بهبودى، چاپ افست تهران 1384ـ1385؛ محمدبن عمر فخررازى، التفسیر الكبیر، أو، مفاتیح الغیب، بیروت 1421/2000؛ محمدحسین فضل‌اللّه، من وحى القرآن، بیروت 1419/1998؛ محمدبن شاه مرتضى فیض كاشانى، تفسیرالصافى، چاپ حسین اعلمى، بیروت [?1399/ 1979]؛ محمدبن احمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، بیروت: دارالفكر، [بی‌تا.]؛ كلینى؛ محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم : مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، [بی‌تا.]؛ محمدهادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، قم 1411ـ1412؛ مقدمتان فى علوم القرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعیل صاوى، قاهره: مكتبة الخانجى، 1392/1972؛ ناصر مكارم شیرازى، القواعد الفقهیة،قم1411؛ حسن موسوى بجنوردى، القواعد الفقهیة، نجف 1969ـ1982، چاپ افست قم 1402؛ احمدبن محمد میبدى، كشف الاسرار و عدةالابرار، چاپ علی‌اصغر حكمت، تهران 1361ش؛ حسن‌بن محمد نظام‌الاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زكریا عمیرات، بیروت 1416/1996؛ علی‌بن احمد واحدى نیشابورى، اسباب النزول، بیروت 1985.

 

/ محمد صادقیان هرات /

 

1394/2/27 ساعت 11:47
کد : 225
دسته : قرآن
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز