مقدمه: فقه مقارن، روشی فقهی است که به بررسی اقوال و ادله فقهی مذاهب مختلف پیرامون یک موضوع می پردازد. در این روش گاهی به گزارش قول مشهور هر مذهب و بیان آن در جنب آرای مشهور دیگر مذاهب فقهی و بیان دلیل هر قول اکتفا می شود و هدف برجسته کردن نقاط اشتراک و یا اختلاف مذاهب مختلف است. گاهی نیز محقق به موازنه بین اقوال منسوب به هر مذهبی دست می زند و میزان قوّت استنباط واستحکام ادله هر قول را بررسی می کند. فراتر از این، می توان موضوعی را محور بحث قرارداد و همه اقوال و ادله مورد استناد مذاهب مختلف را در چارچوب مورد اتفاق همگان و یا مورد قبول صاحب آن قول و اصحاب آن مذهب، به نقد کشید و به کاوشهای درون مذهبی پرداخت و میزان انطباق هر قول و دلیلی را با قرآن حکیم و سنت اصیل که اساس شریعت بر آن استوار است، مشخص کرد.
تمام احکامی که در قران ذکر گردیده در صورتی که بیان وقید خاصی در روایات برای آنان ذکر نشده باشد به ظاهرشان اخذ می گردد واگر بیانی برای آنها آمده که اضافه تر از بیان قرانی است این روایات باید از لحاظ سند محکم باشند چون تخصیص وتقیید قرآن امری مهم و فخیم بوده و تساهل در آن تقریبا ایجاب تحریف در قرآن را می کند که فعلا این مورد از بحث ما خارج است.
ابوحامد غزالى، از دانشمندان بزرگ اسلامى در قرن پنجم و ششم هجرى است. به سال 450 هجرى در توس زاده شد و پنجاه و پنج سال بعد (505 هجرى) در همان جا درگذشت. زندگانى شخصى و علمى امام محمد غزالى
یك از فضلاء از مرحوم علامه طباطبایی سؤال كرد: چه كنم در نماز حضور قلب داشته باشم؟ مرحوم علامه در پاسخ فرمودند: كم حرف بزن.
وقت نماز بود، صدای اذان از پشت پنجره خانه، دل را نوازش می كرد، بچه ها داخل اتاق مشغول بازی بودند، مادر وضو گرفته بود، و پدر هم در حال وضو گرفتن بود، بچهها همین طور كه بازی میكردند به اعمال و رفتار پدر و مادر توجه داشتند....
در يكي از روزهاي پاييزي سال تحصيلي79-78، به يكي از مدارس ابتدايي دخترانه رفته بودم، دانش آموزان مشغول اقامه نمازظهر و عصر بودند. ناظم مدرسه در برپايي نماز نظارت مي كرد و ظاهراً متوجه حضور من نبود
اگر من برای شما احکام را بیان نکنم؛ پروردگار مرا گرفتار خواهد کرد. و اگر شما هم برای یاد گرفتن این احکام نیایید؛ گرفتار خواهید شد. این حرف را از من بشنوید.
سلام، امروز میخواهم برایتان داستانی تعریف کنم که تقریبا مطمئنم که برای همه لااقل یک بار پیش آمده است. (اطمینان تقریبی هم نوبر است!) این ماجرا شما را هم مثل من به خنده در میآورد. اما بعد از خندیدن بیایید کمی فکر کنیم.
دهه اول ذیحجه از ایام مهم سال است که عمل خیر و عبادت در آن بسیار مهم است. بیش از ده صفحه در مفاتیح الجنان درباره اهمیت و اعمال عبادی این ایام است.
در قرآن و متون روایی مأثور، آیات و احادیثی پیرامون فضیلت برپای داشتن فریضه نماز عیدین، وجود دارد که در ذیل به اختصار اشاره خواهد شد:
در يكي از جنگها كه پيامبر همراه لشكر بودند، در شبي كه پاسباني لشكر اسلام بر عهدهي عباد بن بُشر و عمّار ياسر بود، نصف اول شب نصيبِ، عباد گرديد و نصف دوم نصيب عمار
سال پنجم هجری قمری: آغاز غزوه ذات الرّقاع به پیامبر اكرم(ص) خبر داده شد كه جنگجویان دو تیره "بنی محارب" و "بنی ثعلبه" از قبیله غطفان در سرزمین نجد (از بخش های مركزی جزیرة العرب) با گردآوری نیرو و تهیه ی تجهیزات و امكانات لازم، آماده ی یورش به سوی مدینه ی منوره و جنگ با مسلمانان شده اند.
خلاصه پرسش آیا از نگاه فقه شیعه با توجه به دیدگاه اهل سنت شکسته خواندن نماز در سفر رخصت است یا واجب؟ پرسش با توجه به آیه 101 سوره نساء، آبا از نگاه فقه شیعه با توجه به دیدگاه اهل سنت شکسته خواندن نماز در سفر رخصت است یا واجب؟
کلید واژه: نماز، نماز اول وقت، فضیلت نماز اول وقت، تعیین اول وقت، افضل بودن وقت اول از وقت ثانی هر نماز عرض کردیم: در روایات مبارکات از ائمه: نقل شده است که شارع مقدس این نماز هایی را که فرض کرده است، برای اینها دو وقت است مثل صلاة الجمعة استثناء شده بود. بیان کردیم که در ما نحن فیه آن وقت اول، نسبت به آن وقت ثانی، افضل است و اگر انسان صلات را در اول وقت بخواند، بناءً علی مانذکره این صلات فضیلت پیدا میکند، اما کلام بود که در وقت اول که بخواند، چه وقت فضیلت پیدا میکند؟ آیا به مجرد این که در صلات ظهر زوال شمس از دایره نصف النهار شد؟ ما به حسب روایات، تفصیل دادیم. گفتیم: در موارد که نافله نیست، یا نافله را قبل از ظهر می شود خواند مثل یوم الجمعه، وقت فضیلت شروعش به زوال شمس از دایره ای نصف النهار است و اما در مواردی که مشروعیت نافله بعد از دخول وقت صلات است، این روایات فرموده اند: کسی که در اول وقت به مجرد ظهر نافله را بخواند، وقت فضیلت صلات ظهر وقتی است که نافله را تمام کند« طالت أو قصرت» و اما نسبت به کسی که نافله را به مجرد الزوال شروع نکرده است تا فیء به قدم یا قدمین ـ که دوپابه اندازه ذراع است ـ برسد، تا این حد، فرصت نافله است، بعد از اینکه ذراع شد وذراع تمام شد، وقت فضیلت صلات ظهر می رسد. الاّ در موردی مثل ایام الحرّ الشدید که در آنجا انسان تبرید به صلات بکند، بهتر است نماز ظهرش را به وقتی بیندازد که هواخنک است، وقتی که ظل به اندازه مثل شاخص رسید، دلیلش هم همان صحیحه زراره بود که خواندیم.
همهجا میتوان خدا را عبادت کرد و در همه لحظات میتوان بیاد خدا بود امـا هـمه مـکانها ارزش یکسان دارد بعضی از مکانها زمینه حضور قلب بیشتری به انسان میدهد.
چـندی پیـش دانشجوئی که در رشتهء«تکنولوژی»دانشگاه«گندی شاهپور»تحصیل می کند، از ما پرسید: آیا خداوند محتاج به عبادات ما است؟!
اهمیّت و جایگاه نماز به عنوان یـک وظـیفه الهی در آیات متعدد قرآن کریم مطرح گردیده است. در ابتدا به آیات نماز در بزرگترین سوره قرآن یعنی سوره بقره پرداخته
همانگونه که در بخش تحلیل لغوی واژه سلام اشاره خواهد شد، پانزده معنای کـلی برای ایـن کلمه به دست آمده است. برپایه احکام شرعی یکی
کثرت نقل های فریقین حاکی از آن است که در زمان نزول آیه ولایت، امیرالمؤمنین علیه السلام در رکوع نماز، انگشتر خود را به سائلی بخشیده اند.
ذکـر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشـنی دل، آرامـش قـلب، ترس از (نافرمانی) خدا، بصیرت و شناختشیطان، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنهاست.